از تبار خاموشی شب، هنر نمودن سخت است
اندر طلب شعر و شعف خبر نمودن سخت است
آخر ز سر باده نشستی و مدام
هی هی کنی و سحر نمودن سخت است
سلمان تو کجا و ما کجا چون هر شب
هو هو کنی و نام سپردن سخت است
از تبار خاموشی شب، هنر نمودن سخت است
اندر طلب شعر و شعف خبر نمودن سخت است
آخر ز سر باده نشستی و مدام
هی هی کنی و سحر نمودن سخت است
سلمان تو کجا و ما کجا چون هر شب
هو هو کنی و نام سپردن سخت است