توی این کره ی خاکی خیلی ها هستند که خیلی ارادت خاص به اهل بیت دارند و ما هم نوکرشان هستیم.
داستان این حرف هایم مفصل است، اما این خاطره را تقدیم به همه ی آن هایی می کنم در تکفیر این و آن ید طولایی دارند.
اما قصه این طور شروع شد که هفته ی پیش، توی حیاط مدرسه با یه طلبه ای صحبت می کردیم، حرف هامون تمام شد و اون رفت، اما دو سه روز بعدش آمد سراغم رو گفت: آقای مهندس بیا که برایت خبرهای داغ دارم(راستش دوستم در جو دادن به داستان سهم زیادی دارد شما ناراحت نشوید)
گفتم بیا ببینم چی شده؟
جواب داد طلبه ای اومده با من صحبت کرده که با این آدم نگرد، اصلا حرف نزن که آدم خوبی نیست، انحراف داره (آدم پیشش بره سوسمار می شه) و مشکل خیلی حادی داره، گفتم خوب برو بهش بگو بیاد تا با هم حرف بزنیم، هر دو تامون طلبه ایم و انسان(البته تا قبل از این من که ایشون رو ندیده بودم).
رفت اما چشم تان روز بد نبینه، با چشمی پر از اندوه برگشت و گفت: راستش چی بگم، بهش گفتم. اما دوستش برگشت و جواب بدی داد.
گفتم چی گفت بگو:
گفت: ما با هر (بوغ) و (بوغ) و (بوغ آبدار) و ابوحنیفه ای صحبت نمی کنیم.
من داغ کردم. زیاد!
واشر سرسیلندرهام رو سوزاندم.
فردایش رفتم و نشستم در کتابخانه کنار همین دوست مان که بهم توهین کرد.
گفتم: عزیز من مشکلت با من دقیقا کجا است؟
گفت: تو با اهل بیت عناد داری؟
گفتم: وای!!!!@@@@ تو از کجا می دانی؟
گفت تو مگر عباسی را قبول نداری؟(منظورش دکتر حسن عباسی بود.)
گفتم خوب نتیجه؟
گفت اون آدم منحرف است و با اهل بیت دشمنی دارد و تو هم چون قبولش داری منحرف هستی و با اهل بیت عناد داری.
گفتم: بنده آیت الله مصباح، حضرت آقا و خیلی ها را قبول دارم و صد البته دوست شان هم دارم. اما بعضی ها هستند خاکستری هستند، ولی خوبی هاشان خیلی بیشتر از اشتباهات شان است. راستش ذهنم رفتم سراغ یک ماه پیش که با یکی از دوستانش داشتم در این باره صحبت می کردم. می گفت: آقای رحیم پور و طائب و عباسی و علامه عسگری و آیت الله خوشوقت و.... همه ملعون اند.(ببخشید شمارش زیاد بود ولذا سه نقطه گذاشتم))
به همین خاطر چیزی بهش نگفتم و رد شدم.
اما این دوستان که حاضر نیستند حرف های ما را بشوند!
شاید سری به این دست نوشته ی حقیر بزنند.
دوست من دین ما دین صلح و مهربانی است.
هر کسی نظری داد و تو اصلا حرف آن بنده خدا را نشنیده ای(از همه شان پرسیدم و فقط کلیپ 2 دقیقه ای را دیده بودند)و صد البته هم نفهیدی و بعد از اساتیدت حرف هایی درباره ی این افراد شنیدی، نباید محکم بیایی و لعن کنی.
برو صحبت را دقیق و کامل بشنو، به 2دقیقه صوت اکتفا نکن.
شما بارها درباره ی روایات گفته اید که این جمله مقام اش این است و حالش این است.
حال چرا این قدر در شیعه تفرقه می اندازید؟
واقعا چه بر ذهن های پویای تان آمده که این چنین خشک شده اید.
چه کسی اجازه می دهد در صحبت با مخالف فکری، نه اعتقادی تان، دهان به ناسزا و بدگویی باز کنید!
کدام اهل بیت؟
اهل بیتی که شبکه های زنجیره ای منحرف ماهواره ای مورد حمایت سید صادق شیرازی می گویند؟
امام باقر علیه السلام این گونه بودند یا امام صادق علیه السلام؟
امیرالمومنین در میدان جنگ این گونه بودند یا امام حسین علیه السلام؟(اشاره به این نکته که در میدان جنگ از امیرالمومنین سوال اعتقادی کردند و ایشان کاملا جواب دادند.)
چرا دین را چپ و چوله می خوانید.(البته ببخشید ها شاید ثواط -سواد- ندارند و چون جوابی ندارند دست به تکفیر و لعن می زنند و شاید هم به دنبال تفرقه و درگیری اند.)
کمی مهربان باشید.
دشمن اصلی اسلام یهود است نه اهل سنت.
تو که از من بهتر قرآن خوانده ای.
امیدوارم این دوستان در مدرسه مان هم بیایند و گام های شان را دقیق تر بردارند، تا این چندماه آخر حجره نشینی را به سان انسان های اولیه نگذرانیم.
صلوات
پ .ن1: آن که خواب است بیدار می توان کرد و آن که خود را به خواب زده دیگر نمی توان بیدار کرد.
پ.ن2: خوش اخلاق باشید:
امام صادق علیه السلام فرمودند:
إِنَّ مِمَّا یُزَیِّنُ الْإِسْلَامَ الْأَخْلَاقُ الْحَسَنَةُ فِیمَا بَیْنَ النَّاسِ
خوش اخلاقى در بین مردم زینت اسلام است.
امیرالمومنین علیه السلام فرمودند:
مَن حَسُنَت خَلیقَتُهُ طابَت عِشرَتُهُ؛
هر کس خوش اخلاق باشد، زندگى اش پاکیزه و گوارا مى گردد.
پ.ن3: احادیث و آیات درباره ی آداب مناظره:
ادْعُ إِلى سَبیلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ جادِلْهُمْ بِالَّتی هِیَ أَحْسَنُ إِنَّ رَبَّکَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبیلِهِ وَ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدین:با حکمت و اندرز نیکو به راه پروردگارت دعوت کن و با آنان به [شیوهاى] که نیکوتر است مجادله نماى. در حقیقت، پروردگار تو به [حال] کسى که از راه او منحرف شده داناتر، و او به [حال] راهیافتگان [نیز] داناتر است.( النحل : 125)